نوروز 1396

ساخت وبلاگ

امروز دوم فروردین 1396 برابر با 21 مارس 2017 است. من و سارا و ساینا تو کتابخونه میزولا هستیم. چون تعطیلات بهاری هست کتابخونه نسبتا شلوغه. ساینا تو کالسکه خوابه و سارا مشغول بازی. اسمعیل ما رو رسوند کتابخونه و خودش برگشت خونه. 

این سومین نوروزی هست که ما دور از خانواده هستیم. هر سال نوروز رو اینجا جشن میگیریم البته به با صفایی نوروز ایران نیست مسلما ولی شکر خدا بهمون خوش میگذره مخصوصا امسال که ماشین هم داریم. دو روز پیش به همراه ریسلا و کوین و کارلوس رفته بودیم رتل اسنیک. جای خیلی قشنگی بود و کلی خوش گذشت بهمون. 

امسال اولین عیدی هست که ساینا کوچولو هم پیش ماست. سال تحویل حدود چهار صبح بود و ما نتونستیم بیدار بمونیم .

دیشب ریسلا و کوین بدون اطلاع قبلی اومدن خونمون و با گفتن نوروز مبارک با اون لهجه یه قشنگشون کلی خوشحالمون کردن. بچه های خیلی خوش قلبی هستن و باهاشون بودن لذت بخشه. فردا هم قراره بعد ظهر بریم بانر پارک و عصرونه هم ببریم. 

ساینا خیلی خوش خنده یه ،تا صداش میکنیم میخنده. یه لبخنده حسابی ولی هنوز صدادار نیست خنده هاش. صبح ها که چشمش رو باز میکنه به محض صدا زدنش میخنده. این روزا وقتی با لبامون براش صدای بوووووو در میاریم کیف میکنه و لباش رو جمع میکنه و سعی میکنه انجام بده اونم. 

خدایا ازت میخوام سال جدید پر از خبر و برکت و سلامت و شادی و رزق و روزی واسه همه باشه واسه عزیزای ما و ما هم همینطور. 

به خاطر همه چیزازت ممنونم. 

موضوع :

نوشته شده در تاريخ 20:53 | سه شنبه 1 فروردين 1396 توسط نیره

خاطرات سارا...
ما را در سایت خاطرات سارا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6saraparsa1 بازدید : 64 تاريخ : جمعه 4 فروردين 1396 ساعت: 12:36