اولین دست زدن ساینا

ساخت وبلاگ

حدود دو سه هفته پبش با ساینا تمرین دست زدن کردیم و هعی میگفتیمن:دس دسی دس دسی دستا شله.ولی ساینا یاد نکرفت اونموقع.به سارارگفتم الان ساینا ابین و میسپره به ذهنش و چند وقت دیگه انجامش میده مثل صدای بوووو دراوردنش.

حدود دو هفته پبش ساینا یه دفعه هر دو دستش رو روبه روی چشماش گرفته بود و حرکتشون میداد .درست مثل رقصیدن .منظورش رقص نبود البته .چون ما اصلا باهاش تمریبن نکرده بودیم .ولی چون ما هر وقت که این کار رو میکنه میگیم نانای نای نانای نای ،تقریبا دیگه شده رقصش.

امروز هم برای اولین بار وقتبی دراز کشیده بود و شیر میخورد شروع کرد به دست زدن و بعد هم چندین بار اون رو تکرار کرد .همون تمرین چند وقت پیشمون جواب داد امروز.خلاصه که ماشالله ساینا خییییلی پرانرژی و خییییلی هم کم خوابه تو طول روز و حسابی انرژی هممون رو میگیره.

سارا قشنگم هم خیلی کمکم میکنه و با ساینا بازی میکنهر.ساینارهم عاشق ساراست و خیییییلی دوسش داره .

هفته ی گذشته اسمعیل شدیدا درگیر امتحان جامع بود و شکر خدا تونست تو زودتر از زمان تعیین شده اون رو جمع کنه.

خدای خویم ممنون به خاطر همه ی خوبیها و مهربونیهات

image
موضوع :

نوشته شده در تاريخ 10:32 | شنبه 20 مرداد 1396 توسط نیره

خاطرات سارا...
ما را در سایت خاطرات سارا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 6saraparsa1 بازدید : 102 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 6:57